تولد بابا حمید🎂🎈
سلام نفسم دیشب تولد بابایی بود رفتیم براش کیک بخریم که شما اسرار داشتی این کیکو که ماهی داره بخریم هی گفتم این مناسب نیست بچگونس ولی راضی نشدی گفتی قول میدم ماهیاشو بردارم منم گفتم خوشحالیه شما مهم تره همینو خریدم. بعدشم رفتیم پارک بازی کردی و اومدیم خونه. گفتم بابا که اومد لو ندیا سوپرایزه بذار طبق معمول همیشه بره دوش بگیره بعد دیگه دل تو دلت نبود که بگی به بابا میگفتی من و مامان یه راز داریم به شما نمیگیم بابا هم بر عکس همیشه گشنش بود اول نشست یه چیزی خورد حمام نرفت شما هم کاملا عادی و حرفه ای بهش گفتی بابا برو حمام خیلی کثیف شدی منم میام آخه رفتم پارک سرسره تمیز نبود کثیف شدم بالاخره فرستادیش حمام به منم میگی من سرشو گرم میکنم تو ...
نویسنده :
مامان نسرین
11:39