دختر عزیزم از وقتی وارد زندگی سه نفره ما شدی زندگیمون رنگ و بوی دیگه ای گرفت با اینکه بار اولم نیست که مادر میشم ولی وقتی صدای قلبتو شنیدم خیلی حس عجیبی داشتم حیرت زده بودم از این معجزه الهی آخ که خوش آهنگ تر از این صدا وجود نداره دادش سبحانتم دوست داشت صدای قلبتو بشنوه وقتی شنید خیلی هیجان زده بود و خوشحال از وجود نازنینت . از بابایی مهربون هم ممنونم که تو این مدت خیلی کمکم کرد و هوامو داشت مرسی عشقم. سبحان عزیزم بالاخره انتظار داره تموم میشه چیزی به تولد خواهر کوچولوت نمونده همش میگی من باید اولین کسی باشم که بغلش میکنم حتی دکتر هم نباید بغلش کنه 🧐🤔🤪به مامان ژیلا میگفتی بغلش نکن اول من باید بغلش کنم . انتخاب اسمت خیلی سخت بود نمی دونست...