ثمره زندگیم سبحانثمره زندگیم سبحان، تا این لحظه: 11 سال و 28 روز سن داره
وبلاگ امیدهای زندگیموبلاگ امیدهای زندگیم، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
ثمره زندگیم سلواثمره زندگیم سلوا، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

امید های زندگی من

نوروز1397❤️

1397/1/16 0:06
نویسنده : مامان نسرین
511 بازدید
اشتراک گذاری
یه سلام سال نویی خدمت پسر گلم سال نو مبارک عزیز مامان ان شالله سال خوبی برای همه باشه .
درخت هفت سینمون که یه شاخه خشک از یه درخته بابا جونی زحمت کشیدن برامون چیدن و بابا حمیدم اسپری طلایی روش زدن خوشگل تر شد البته تو عکسا زیاد نما نداره و کم رنگ نشون میده شما هم کلی ذوق داشتی تا هفت سینو بهش آویزون کنیم.
یه شب هم برای ماهیامون گریه کردی میگفتی نباید بمیرن من دلم براشون میسوزه حالا هیچ کدوم نمرده بودنا از قبل عزاداری میکردیقربون دل مهربونت بشم من.
برای پوشیدن لباسات انقدر عجله داشتی تا نزدیک سال تحویل به سختی تحمل کردی همش میگفتی نشد پس کی میشه و بالاخره نزدیک تحویل سال پوشیدی و خودتو راحت کردی.
بعدم نشستی کنار هفت سین و دعا کردی گفتی دعا کردم اون امام خوبه بیاد و آدمای بد از بین برن فدات بشم اصلا نمیدونم چطوری به ذهنت رسید.ان شالله دعای قشنگت مستجاب بشه .آمین
امسال سال سگه و شما نزدیک 15 تا سگ که از تخم مرغ شانسی در اومده داری سه تاشو که تکراری بود دادی به مامان ژیلا که بذارن تو هفت سینشون خودتم ده تا گذاشتی پیش هفت سین.




دعا کردن نازت












عشق مامان از بس شیرین زبونی که هر جا میریم همه ازت خوششون میاد و میگن براش اسپند دود کنید بیشتر کسانی که نمیشناسنت تو تاکسی نشسته بودیم که طبق معمول شروع کردی به پرسیدن سوال و صحبت کردن , داشتی راجع به کوه دماوند و آتشفشان و دلایلشو. ....صحبت میکردی که راننده پرسید شما با این بچه جغرافیا کار میکنید؟بابایی گفتن نه آقا این یک شاخه از نظریات علمیه ایشونه بعد کم کم وارد مباحث و سوالات راجع به برق شدی بابا گفتن اینم یکی دیگشه
کلا همه راننده ها با لبخند به حرفات گوش میکنن.
اونروز میگی کاش ماهیا دوزیست بودن میشد از تنگ بیان بیرون تو خونه همه بزرگترا با شوخی میگفتن دوزیست چی هست ما هنوز دقیق نمیدونیم
یا خونه خاله پریسا می‌گفتی تو تنگ ماهیتون گل نندازید مواد سمی آزاد میکنه برای ماهیا ضرر داره و فیتوپلانکتونا میمیرن البته این صحیح نیست فقط از جنبه کلمات جالب بود خاله پریسا همیشه میگه آخه چی به بچه یاد میدید منم میگم به خدا من یاد نمیدم علاقه داره سوال براش پیش میاد ماهم حتما باید جواب بدیم تا چشمه کنجکاویش خشک نشه از طرف دیگه کتابهای علمی که میخونیم برات بیشتر تاثیر داره رو این اطلاعات من وقتی موقع خواب برات میخونم احساس میکنم گوش نمیدی ولی بعدا که راجع بهش حرف میزنی میفهمم خیلی هم خوب گوش میدی یه شب بیدار میشی میگی خواب ستاره دریایی دیدم یه شب میگی خواب تیرکس دیدم خونه مامانی بودیم به همه شکلات دادی غیر از مامانی دایی مهدی گفت چرا به مامانی ندادی گفتی آخه قند داره ضرر داره براش با تعجب میخندید
از طرفی خیلی هم خوش تیپی به قول خودت آقا خوش تیپه همه عاشق تیپت شدن البته تو عکسا به خوبیه واقعیت نیست
خونه مامان مرجان لباسای خونه تنت بود حسینینا اومدن اونم کت شلوار تنش بود سریع دوییدی تو اتاق لباساتو پوشیدی اومدی بیرون گفتی حسین آقا حالا فهمیدی سبحان یعنی چی.
اینم عیدیی که خاله نسترن خودش برات درست کرده




و عیدیه خاله پریسا که برای همه بچه ها درست کرده


این خروسم پارسال که سال خروس بود خاله مهناز براتون عیدی درست کرده بود




ان شاالله. ان شاالله سال خوب و پر برکتی داشته باشیم.
پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)