ثمره زندگیم سبحانثمره زندگیم سبحان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره
وبلاگ امیدهای زندگیموبلاگ امیدهای زندگیم، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
ثمره زندگیم سلواثمره زندگیم سلوا، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه سن داره

امید های زندگی من

تولد بابا حمید🎂🎈

1397/7/15 11:39
نویسنده : مامان نسرین
646 بازدید
اشتراک گذاری
سلام نفسم
دیشب تولد بابایی بود رفتیم براش کیک بخریم که شما اسرار داشتی این کیکو که ماهی داره بخریم هی گفتم این مناسب نیست بچگونس ولی راضی نشدی گفتی قول میدم ماهیاشو بردارم منم گفتم خوشحالیه شما مهم تره همینو خریدم.
بعدشم رفتیم پارک بازی کردی و اومدیم خونه.


گفتم بابا که اومد لو ندیا سوپرایزه بذار طبق معمول همیشه بره دوش بگیره بعد دیگه دل تو دلت نبود که بگی به بابا میگفتی من و مامان یه راز داریم به شما نمیگیم بابا هم بر عکس همیشه گشنش بود اول نشست یه چیزی خورد حمام نرفت شما هم کاملا عادی و حرفه ای بهش گفتی بابا برو حمام خیلی کثیف شدی منم میام آخه رفتم پارک سرسره تمیز نبود کثیف شدمبالاخره فرستادیش حمام به منم میگی من سرشو گرم میکنم تو همه چیزو آماده کن
خلاصه کلی خندیدم از دست تو.




و شام باقالی پلو با گردن🥘



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)