شیطنت ها و شلوغ کاری های گونگولی مامان
اوا پس چرا این میز خالی شد!
عزیز دلم از وقتی که تونستی سینه خیز بری دیگه وسایل خونه دونه دونه از دستت فرار کردن وقتی هم که چهار دست وپا رفتی یه سری وسایل دیگه وقتی هم که تونستی بایستی و راه افتادی و سرعت عملت شد اندازه سرعت نور کارمون سخت تر شد همش میترسیدیم وسیله ای رو بشکنی یا بندازی روت و به خودت آسیب بزنی من که انقدر می دویدم دنبالت که دیگه آب شده بودم به ورزش و رژیم هم نیازی نداشتم.شدیدا به سیم برق و وسایل برقی و کلید و پریز علاقه داشتی کلا به کارهای فنی و مهندسی علاقه مندی باتری هم خیلی دوست داری هر اسباب بازیی بهت میدیم دنبال باتریشین میگردی.
الهی مامان فدات بشه اوایل چهار دست و پا میرفتی سراغ سیم های سه راهی تلویزیون بعد که تونستی از دیوار بگیری و بلند شی از برق میکشیدی و دوباره با زور میزدی سر جاش چون خیلی خطرناک بود پشتی گذاشتیم جلوش بعدها زورت زیاد شد پشتی رو هم می انداختی و میرفتی بالای میز اون دستگاه رو هم از دست شما با طناب بستیم ای ناقلا.