ثمره زندگیم سبحانثمره زندگیم سبحان، تا این لحظه: 11 سال و 7 روز سن داره
وبلاگ امیدهای زندگیموبلاگ امیدهای زندگیم، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
ثمره زندگیم سلواثمره زندگیم سلوا، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

امید های زندگی من

سفر به مکتو عسل مامان

1394/7/14 16:31
نویسنده : مامان نسرین
548 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام عزیزم ده روز پیش عید سعید قربان بود که ما و مامان ژیلایینا و خاله مهنازینا و خاله پریسایینا همه با هم رفتیم ویلای عمو مرتضی،قرار شد ما با ماشین بابا جونی بریم آخه شما و خاله نسترن میخواستید با هم باشید تا حسابی آتیش بسوزونید از دو روز قبل از سفر دقیقه به دقیقه به هم زنگ میزدید تا هماهنگ کنید چه چیزهایی بردارید تمام وسایلی که هردو تون ازشون داشتید رو برداشتید خوراکی هم طبق معمول دو تا دو تا کیفت دیگه داشت میترکید.تو راهم هر برایی تونستید سر من و مامان ژیلا آوردید بعد از کلی مقاومت برای خواب از خستگی بی هوش شدید!وقتی وارد روستا شدیم بیدار شدید و از خوشحالی چه جیغایی میکشیدید.بابا جونی به خاطر بازنشستگی‌ شون می خواستن بهمون سور بدن که یه بز خریدن که سر ببریم و بخوریم البته گفتن هرچی میخواید بخرید بابا و عمو مرتضی و عمو مهدی رفتن بزغاله خریدن.

د

ت

ر

و

خاله نسترن و سبحان و کیارش ،خاله کوچولو و خواهر زاده های ناز نازیو

او

 ل

این چوب ها رو هم اسب کردید پیتکو پیتکو میکنید.دد

د

 اینم از اون آتیشای معروف بابا جونی یه درخت خشکیده رو آوردن پایین تا این آتیش درست شد.شما هم که عاشق آتیش و سیخ و جوجه و کباب و کلا گوشت.

د

د

ر

ا

د

د

 ل

د

ر

ر

 

وباز هم خوردن یا خوابیدن مساله این است!

 اونجا که بودیم ساعت هشت صبح بیدار میشدی و مستقیم میرفتی بالا سر خاله نسترن بیدارش میکردی دوتایی می نشستید با هم حرف میزدید تا بقیه بیدار شن البته بابا جونی طبق معمول زودتر از همه بیدار می شد و ورزش میکرد. شما هم چون صبح زود بیدار میشدی و بازی هم میکردی خسته میشدی و وقت ناهار خوردن دو سه بعد از ظهر وقتی داشتی غذا میخوردی خوابت میگرفت یه دفعه می‌دیدم تو خواب داری غذا میخوریدر

 

 

 

 

پسندها (9)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مـامـان مـعصومـه
15 مهر 94 13:20
،،،،،،،،،،،،¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€¨€،،،،¨€ ،،،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،¨€¨€▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،¨€¨€¨€¨€¨€،،،،¨€ ،،،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€ ،،¨€¨€▒▒¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒▒¨€¨€ ¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€ ¨€▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€ ،،¨€¨€▒▒▒▒▒¨€¨€¨€▒¨€¨€▒▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،،،،،¨€ ¨€¨€¨€¨€ ,•’``’•,•’``’•, .’•,`’•,*,•’`,•’ ....`’•,,•’` -----------♥ ---------♥ --------♥ -------♥ -----♥ ---♥ --♥ آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــم
مامان امیر علی
17 مهر 94 14:28
سلام ماشاالله خدابراتون حفظش کنه [سلام عزیزم خدا امیر علی نازتونو نگه داره امیدوارم همیشه سربلند باشه]
خاطرات کودکی فرشته های ناز نرگس سادات وساراسادات
18 مهر 94 20:54
سلامممم مامان خوش ذوق سبحان جون عزیزم همیشه با پسرک خوشگلت به گردش باشین بچه ها کلا عاشق طبیعت هستن ,مخصوصا اینکه اگه با هم سن وسالای خودشون باشن , حسابی کیف میکنن ,من خودم عاشق بازیهای کودکانه وشیطنتهای این وروجکای خوووووشگلم انشاالله همیشه به سبحان جون خوش بگذره اقا سبحان خاله مراقب دنیای پاک و معصومانه خودت باش عزیز دلممممممممممم میبوسمت دوستت دارمممممم[سلام عزیزم مرسی از این همه لطفی که به ما دارید خدا خوشگل خانوماتونو براتون حفظ کنه امیدوارم همیشه سر افراز باشن.