ثمره زندگیم سبحانثمره زندگیم سبحان، تا این لحظه: 11 سال و 6 روز سن داره
وبلاگ امیدهای زندگیموبلاگ امیدهای زندگیم، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره
ثمره زندگیم سلواثمره زندگیم سلوا، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

امید های زندگی من

کلاس هنر در خانه

1396/12/12 17:34
نویسنده : مامان نسرین
365 بازدید
اشتراک گذاری

حالا رسیدیم به نقاشی های گل پسر✍قربون پسر هنرمندم بشم
این نقاشی رو تو4.5 سالگی کشیدی
 


اینم گفتی یه پسریه که تو اتاقش داره نقاشی می‌کشه اسباب بازیاشم کشیدی

 

 


این نقاشی رو یواشکی واسه من کشیدی که سوپرایز بشم گفتی تولدت کادو ندادم این کادوی تولدتهیعنی نمیتونم وصف کنم که اون موقع چه احساسی داشتم فدای پسر با محبتم بشم عشق مامان

 

 

 

 


وسطی کیکه آدمکم داره روش
چپیه آدمه کلش جا نشده
بعد گفتی میخوام یه الماسم برات بکشم
میزه روش پارچو لیوانه آبش ریخته
گردا بادکنکن
شیش طبقس آدمکا شمعن یکیشم اسب تک شاخه

 

 

 

 

 

 

 

 


اینم از الماسم
یعنی اگه الماس واقعی بهم میدادن انقدر خوشحال نمیشدم.

 

 

 

 


کشیدن طرز نشستن رو اسب منو کشته با استعداد مامان
این که دیگه میمیرم براش
صورتشونم نیم رخ کشیدی خانومه هم موهاش پریشونه
رونمایی از اختراع جدید سبحان خان

 

 

 

 


دستگاه بستنی ساز

 

 

 

 


اینا چرخ دنده هستن

سبحان
من
چرخ دنده🙄

 

 

 

 


بستنی درست میشه ریخته میشه اینجا چرخ دنده ها از اینجا بستنیو بر میدارن
میبرن بالا
آبیا بستنین

 

 

 

 


اینا شیر فلکه ای هستن که باز وبسته میشن برای ریختن بستنی تو ظرفا


بقیشم مایع تبدیل کننده و بزرگ کننده و 🙄چیزای تخیلی
تخیلت که عالیه من نمیدونم چرخ دنده رو از کجا آوردی از بس کاتونای علمی و آزمایشگاهی رو نگاه میکنی فکر کنم تو اونا شنیدی.
عاشق آزمایش کردن و مخلوط کردن مواد و مشاهده نتیجه هستی بابا میگن ژن شیمی از مامان بهت رسیده.
آشپزی هم دوست داری بهت میگم اگه میخوای آشپز بشی باید آشپز بین المللی بشی
بازیای تخیلی خیلی خوب بلدی دقیقه ها تنهایی با خودت و شخصیتهای تخیلی حرف میزنی و بازی میکنی دیالوگ هاتم که عالی پر از کلمات قلمبه سلمبه که هم سنات اصلا معنیشونو نمیدونن اینم به خاطر اینه که خیلی سوال می‌پرسی و به همه چیز توجه کامل داری.
عاشق قدرت هستی همیشه تاکید میکنی که خیلی قوی هستی به من میگی ناز نازی میگی مامان کیفت سنگینه بده به منالهی فدات بشه مامان.به خاله نسترن میگی بیا باهم بریم بستنی بخریم نگران نباش من مردم مواظبتم
تو بازیات به خودت میگی سبحان علیمحمدی ورزشکار وزنه بردار
و این نقاشیه پلیس راهنمایی رانندگی

 

 

 

 


هلی کوپتر و هواپیما و بالون و تابلوی ایست دست پلیس هم کشیدی
فرودگاه

 

 

 

 


کارتون گشت خواب که من بعد از نقاشیه شما به جزییاتش توجه کردم و تو کارتون دیدم با اینکه بارها همراهت تماشا کرده بودم.

 

 

 

 


سه نفر در حال میوه خوردن

 

 

 

 

 

 

 

 


به کشیدن غول هم علاقه داری خیلی میکشی هیچ کدوم هم شبیه هم نیستن با خاله نسترن که حرف میزنید مقیاس اندازه گیریتون غوله مثلا میگید اندازه 100 تا غول

 

 

 

 


یه مدت کارتون گروه نجات رباتیک نگاه میکردی خیلی روت تاثیر گذاشته بود خشن شده بودی و خیلی هم دوسش داشتی همش ربوجت میساختی و بازی میکردی که شکر خدا کارتونش تموم شد و من و بابا هم باهات صحبت کردیم کم کم گذاشتی کنار و به آرامش رسیدیم
اینم یه ربوجت بقیشون از گوشیم پاک شدن کلا هر چیزی میسازی بااااااید قرینه باشه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


عنکبوت🕸

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


خمیر بازیتم خیلی خوبه
کوه آتشفشان
مردی که داره تو آینه نگاه میکنه
خوردنی ها
فیل سلطنتی
کیک و بستنی
فیل سلطنتی جدیدتر
پیازچه
گل و پروانه
بورس بابا که تزیینش کردی
آدمک با قاشق شربت سرماخوردگی
بورس بابا از نمای نزدیک تر
این مطالبو با ربات نی نی وبلاگ تلگرام میفرستم که خیلی خیلی خوب و راحت شده مطلب گذاشتن به خاطر همین بعضی وقتا ترتیب عکسا جابجا میشه به خاطر دانلود دیر و زود.
همونطور که گفته بودم عکسا پاک شدن بقیه آثار شما هم متاسفانه پاک شدن.
چیدمان قرینه

 

 

 

 


این نقاشی جاموند
آقایی که رفته پیک نیک زیر انداز و آب و بشقاب کشیدی با پاستل کشیدی میگی جوجه ها رو پخته بعد آتیش میخواد بره به جنگل داره خاموش میکنه که یهو بارون میاد کمکش

 

 

 

 

 

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)