ثمره زندگیم سبحانثمره زندگیم سبحان، تا این لحظه: 11 سال و 7 روز سن داره
وبلاگ امیدهای زندگیموبلاگ امیدهای زندگیم، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
ثمره زندگیم سلواثمره زندگیم سلوا، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

امید های زندگی من

پسر کلاس اولیم🎒

باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازی های راه مدرسه بوی ماه مهر ماه مهربان بوی خورشید پگاه مدرسه آخ که من عاشق ماه مهرم هرسال حس میکنم خودم میخوام برم مدرسه حس و حال مدرسه رفتن خودم یادم میاد همیشه روزشماری میکردم برای بازگشایی مدارس یاد اون روزا بخیر. الانم با پسر گلم انگار دوباره اون روزارو تجربه میکنم خیلی خوشحالم عشقم که به این مرحله رسیدی پسر کوچولوی من دیگه داره بزرگ میشه و کلاس اولی شده فدای کلاس اولی خوشگلم بشم. روز اول مدرسه مامان ژیلا و خاله پریسا اومدن و سوپرایزت کردن مامان ژیلا رو سرکوچه دیدی و با جیغ پریدی بغلشون میگفتی اول فکر نمیکردم مامان ژیلا این موقع صبح اینجا باشن گفتم شاید یه نفر دیگس ولی دیدم خودشونن خیلی خیلی سو...
11 دی 1398

عزیز مامان

سلام نفسم قربون کمک کردنات برم من عشقم خوشتیپ مامان به سلامتی کارهای ثبت نام مدرسه رو انجام دادیم رفتیم واکسن زدیم که خیلی قوی بودی و اصلا گریه نکردی با دوستت سامیار رفته بودیم سامیار قبل از اینکه وارد اتاق بشه شروع کرد به گریه و فرار ولی شما با اینکه بعد از اون بودی سعی کردی آرامشتو حفظ کنی و به این مساله خیلی افتخار میکردی قربونت برم پسر شجاع و با اعتماد به نفسم چند روز بعد هم رفتیم سنجش که خیلی خوب بودی و راضی دوتا عکس هم جلوی ایستگاه راه آهن این مجسمه رو خیلی دوست داری. ...
20 آبان 1398

پسرک خلاق من

قلعه انگری بردز پارکینگ طبقاتی لاک پشت نینجا سگ یک چشم اژدها خمیرات خیلی قشنگ تر از اینا که تو عکس میبینی هستن هم جزییاتشون مشخص نمیشه هم این که خیلیاشو یادم رفته عکس بگیرم کلا تو عکس جالب نمیشن. نقاشی بازی شطرنج اون پنجره که پشتشم پرنده روی درخت نشسته منو کشته بازی قارچ خور آتشنشانی دیجیمون انگمون که با کمک هم کشیدیم و به شدت دوسش داری و میگی انگار یه نقاش هنرمند کشیده ...
20 آبان 1398

عکس خوشگل پسر

سلام عسلم امروز رفتیم عکس و گواهینامه فارغ التحصیلیتو گرفتیم گویا زیاد از عکست راضی نبودی میگفتی ابروهام پایینه چشام بازه فتوشاپ کنیم درست بشه عشقم تو همه جوره خوشگل و خوشتیپی ‍ بعد از پیش دبستانی هم رفتیم پارک با اسکوترت بازی کردی چندتا از دوستاتم بودن. ...
8 خرداد 1398

جشن فارغ التحصیلی👨‍🎓

پسر گلم به سلامتی فارغ التحصیل شد جشن فارغ التحصیلی پیش دبستانی ‍ ماشاالله به پسر خوشتیپ خودم وقتی میرفتیم جشن به بابا اصرار کردی که بیان جشن بابا هم گفتن باشه سعی میکنم بیام . داخل سالن که بودیم اون آقایی که برنامه اجرا میکرد اسمش عمو مهدی بود برنامه خیلی شادی هم اجرا کرد گفت حالا نوبت مسابقه پدرهاس کدوم پدر میخواد با بچش مسابقه اجرا کنه پدرها هم زیاد نبودن تعدادی دستشونو بلند کردن همون موقع بابا به من پیام دادن که به سبحان بگو من اومدم منم فکر کردم هنوز نیومدن داخل نگو چون جلو جا نبوده رفته بودن بالا شما هم با نا امیدی برگشتی پشتتو نگاه کردی که یک دفعه بابا با سرعت از پله ها اومدن پایین که هردو شو...
8 خرداد 1398