ثمره زندگیم سبحانثمره زندگیم سبحان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره
وبلاگ امیدهای زندگیموبلاگ امیدهای زندگیم، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
ثمره زندگیم سلواثمره زندگیم سلوا، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

امید های زندگی من

شمال سواحل دریای مازندران سلمان شهر

1394/7/6 15:18
نویسنده : مامان نسرین
230 بازدید
اشتراک گذاری

ا

ا

ت

عزیزکم بابا حمید میخواست بره شمال کار داشت من و شما هم باهاش رفتیم اولین باری بود که دریارو میدیدی تلاش میکردیم که قبل از غروب آفتاب برسیم تا هوا روشن باشه خوشبختانه رسیدیم ولی خیلی سرد بود زیاد نتونستی بازی کنی ولی خیلی خوشت اومد بعد از اون همش میگفتی بریم دریا بریم جاده چالوس.خیلی خوش گذشت اما موقع برگشت ساعت دوازده یک بود چند کیلومتری گچسر ماشینمون خراب شد بابا حمید هر چی تلاش کرد درست نشد مجبور شدیم زنگ بزنیم عمو مرتضی بیاد من و شما رو ببره ،ماشینو تا گچسر بکسل کردیم ،عمو مرتضی ساعت سه و نیم صبح رسید مارو برد خونه مامان ژیلا بابا هم تا صبح موند همون جا خیلی خسته شده بود کلی هم هزینه ماشین شد البته فدای سرمون خدارو شکر اتفاق بدتری نیفتاد.

 

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)