اولین چالش زندگی عسل مامان دندون در آوردن
خوشگل مامان اینجا کم کم میخواستی دندون در بیاری اون لثه های نازت متورم شده بودن آب دهنتم مدام جاری بود یا دستت تو دهنت بود یا دندون گیر کلا همه چیزو میذاشتی دهنت.تو پنج ماه بودی که اولین مرواریدت جوونه زد انگار خیلی برای خوردن عجله داشتی.یه روز که خونه مامان ژیلا بودیم داشتی تو لیوان آب میخوردی که صدای نازک خوردن دندونت به لیوان شنیده شد انقدر صداشو دوست داشتم همش بهت آب میدادم که بشنوم.
اینم از آش دندونی سبحان جونم که مامان ژیلا پخته.
اولین مرواریدت مبارکت باشه عزیزم امیدوارم همه دندونات راحت دربیان و همیشه دندونای سالمی داشته باشی دیگه باید مسواک زدنو شروع کنی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی